روزهای خوب نزدیک عید
پسرک یکی یدونه مامان
روزهای آخر ماه اسفند همیشه جزء دوست داشتنی ترین روزاست همه مردم در حال خرید لباس و .... و وسایل سفره هفت سین هستند. حال و هوای عید به همه جا رنگ شادی و نشاط داده و این روزا هم که هوا اینقدر دل چسب و خوب شده که همش با هم می ریم بیرون و از شادی مردم ما هم شاد می شیم ایشالله همیشه و برای همه عید باشه و همه جا همیشه همین قدر پر جنب و جوش و پر تحرک و شادی باشه.
خوب یکم از کارهائی که توی خونه می کنی بگم تا بعدش بریم سروقت بیرون !!
عاشق آدم آهنیت شدی دائم می ری پائین کمدت و دادو بیداد می کنی که اون رو برات بذارم زمین تا شما مرحمت کنید و خرابش کنی
بیچاره این عروسک اگه می تونست حرف بزنه می گفت امیرعلی منو رهاکن !! دیگه تقریبا چیزی از عروسک نمونده دستش رو که در آوردی و تا من یا بابا جونی بغلش می کنیم هر جا که باشی می یائی و یه دل سیر کتکش می زنی رحم هم نداری اصلا و ابدا
و اما بیرون رفتن ها که بسیار بسیار خوب است چون شما خان کوچولو عاشق بیرون هستی و صدات و یا بهتر بگم نق نقات کاملا قطع می شه و فقط بیرون رو نظاره می کنی دیروز هم که با هم رفتیم تاب سواری. البته یادمون رفت که یکی رو با خودمون ببریم اخماتو جمع کنه اصلا نخندیدی ولی معلوم بود که از تاب خوشت اومده چون تا می خواستم بیرون بیارمت گریه می کردی و می گفتی دوباره تاب تاب تاب. اینم 2 تا عکس بسیار زیبا از امیرعلی خان حین تاب سواری
-