کودک پانزده ماه و عصب کشی
پسر گلم
عشق مامان زندگی مامان
چرا اینجوری شد؟؟
همش خودم رو مقصر می دونم انقدر حالم بده که این مطالب رو دارم به زور می نویسم.
دیروز که با هم رفتیم دندون پزشکی اصلا فکرشم نمی کردم اینارو بهم بگه فقط برده بودمت که راهنمائیم کنه که دندونات سیاه تر از این نشه و بگه که چه جوری باید برات مسواک بزنم که از بخت بد من حرفائی زد که باعث شد هر دوتامون حدود نیم ساعت های های گریه کنیم اونم توی مطب همه داشتن به ما نگاه می کردن تو هم به گریه من داشتی آنچنان گریه می کردی که کم بود از حال بری
دکتر گفت دندونات پوسیده (3تاش) و به عصب رسیده و باید عصب کشی کنیم که هر کدوم حدود 45 دقیقه طول می کشه و دو راه داره یا بیهوشی کامل و یا اینکه بی حسی مثل بزرگا با گریه های بی امان جنابعالی
حالا به نظرت من باید چیکار کنم ؟؟
بیهوشی که اصلا و ابدا ولی روش دوم هم فکر کنم باعث بشه من 45 سال پیرتر بشم آخه اصلا طاقت ندارم اون طوری ببینمت با گریه های وحشتناک که باعث می شه نفس کم بیاری و به حالت غش در بیای؟
چیکار کنم؟ خدایا کمکم کن