اتمام دوره شیرخوارگی

سلام گل پسرم قند عسلم

این روزا دیر به دیر به وبلاگت سر می زنم آخه هر چی که بزرگتر می شی و آقاتر می شی وقت بیشتری از وقتای مامان رو هم ماله خودت می کنی جگر گوشه مامان

پس عذرم موجه می باشد. در مورد عنوان هم باید خدمتون عرض کنم که با تموم شدن شهریور ماه و ورود به پاییز شما هم وارد فصل جدیدی از زندگی شدی یعنی از شیرخوارگی به کودکی البته یه کم زودتر از بقیه نی نی ها یعنی تقریبا 4 ماه زودتر !!!! دلیلش رو هم خودت می دودنی شیطون بلا!!! 

(توضیح تصویر: عادت داری سوار همه چی بشی فرقی نمی کنه کوچیک باشه یا بزرگ ماشین باشه یا نه مثلا متکا سواری و ......)

خوب الان هم باید بگم که زیاد وقت ندارم چون کم کم داری از خواب بیدار می شی پس کوتاه می گم که این چند وقته چیکارا که نکردی: 

اول از همه طبق معمول شیطونی به توان n شایدم بیشتر بعدش این مدت که دیگه شیر رو ترک کردی رفتیم خونه باغ تا تو کمتر بهونه گیری کنی تو هم حداکثر استفاده رو کردی و از 24 ساعت تقریبا 15 ساعت رو بیرون توی حیاط یا توی پارک در حال بازی کردن بودی (چه سخت مگه نه؟) سخت چون من باید تنها تو رو نگه می داشتم بغل هیچ کس نمی ری و اجازه نمی دی هیچ کسی نزدیکت بشه به غیر از بابائی که تقریبا کل روز رو بدون اینکه بهونه من رو بگیری با بابائی بازی می کنی بازم جای شکرش باقیه!!

یکی دیگه از کارای شازده پسر هم ماشین سواری روی پشت بومه واقعا کارهائی که انتخاب می کنی همه ساده و آسونه!!!!1

راستی غذا خوردنت هم خیلی بد شده به زور باید بهت غذا بدم وای که چقدر از این موضوع ناراحتم آخه پسر جان اگه غذا نخوری بزرگ نمی شی رشد نمی کنی ها از من گفتن.

و دایره لغاتت هم که یه کوچولو افزایش یافته مثلا می ری کنار چایساز می ایستی می گی چاچا یا زیر سینک می گی آب بعداز غذا خوردن که در مواقع نادر اتفاق می افته می گی به به و چند تای دیگه که در مجموع به 10 تا 12 تا لغت می رسه ولی یه ریز در حال گفتن جملات قصار هستی که فقط خودت می فهمی و بس

اینم از همون موقعاست که داری جدی جدی با یه آدم تخیلی صحبت می کنی!!! تازه بعضی وقتا دعوا هم می کنی و صدات رو می بری بالا (وااااااااااااااااااااااااالا)

راستی دست راست و چپ و همین طور پای چپ و راست رو هم یاد گرفتی به صورت خیلی خیلی خیلی بانمک 

اینم بگم که عاشق کوله پشتی هستی و هیچکی حق نداره کول پشتی رو جلوی جنابعالی نشون بده آخه امان نمی دی که می ندازی پشتت و حالا راه نرو کی برو :

تا یادم نرفته اینم بگم که یه ریز توی خونه راه می ری می گی یه دو س و بعدش ادای پریدن رو در می یاری  

و در آخر:

عاشقتم با همه شیرینیات با همه اذیتات با همه شب نخوابیدنات با همه غذا نخوردنات با همه ........