وروجک من
سلام وروجک مامان
این روزا دیگه حتی وقت سر خاروندن هم ندارم از دست شیطونی های تو و کارهای زیاد خودم
واسه همین ازت اجازه می خوام که فقط عکس بذارم و زود برم سر کارم آخه تازه بعد از کلی سرسره بازی تو پارک اومدی خسته خوابیدی و منو با کلی کار تنها گذاشتی پس یه نگاه اجمالی به مراحل رشد جنابعالی می ندازیم
***************************************
********************************************
****************************************************
**************************************************
اینجا تولد پسرعموت رادینه
***********************************************
و اینم عکس آخر که به کمک بابائی کچلت کردیم و تو چه شیونی راه انداختی وقتی خودتو تو آینه دیدی محکم زدی تو سرت و گفتی : من کچل شدم حالا از کجا مو بخرم ؟؟؟؟
چند تا توضیحم بدم که یادت نره :
هنوز نذاشتی مامان بره سرکار چون
هنوز نرفتی مهد کودک
هنوز اسباب بازیهاتو به بچه های دیگه نمی دی
هنوز گریه و نق هست البته خداروشکر خیلی کمتر شده و بیشتر در مهمانیها دیده می شه
هنوز وقتی می ری پارک دیگه نمی خوای برگردی و وقتی با بابا اصرار می کنیم که بیا بریم می گی : منو ناراحت نکنید !!!!! من بازم سوری (سرسره) می خوام
و خیلی هنوزهای دیگه و ..................... یه دنیا عشق و بوسه برای دردونه مامان که با همه این اذیت ها بازم عاشقشم و همه این هنوزها رو به عشق یه خنده نادیده می گیرم .
ر