الو الو الو صدا می یاد؟؟
پسرکم طولی خوش زبان مامان
امروز خاله ندا زنگ زده بود که تو بدو بدو اومدی گوشی رو از من گرفتی حالا حرف نزن کی حرف بزن البته به زبون خودت منم ترجمه می کردم. می گفتی الو خاله ندا پس چرا آرتین رو نمی یاری خونه ما دلم براش تنگ شده با کلی داد و فریاد و جیغ جیغ
خلاصه کلی اصرار کردی و بعدش کوتاه اومدی و قبول کردی که نیان چون آرتین جونی یه کم سرماخورده ولی خاله قول داد زود زود بیارتش پیش ما. الهی مامان فدات بشه
بانمک....خوشمزه.......خوردنی
اینم بگم که چند هفته دیگه یعنی تقریبا 3 هفته دیگه باید واکسن یک سالگیتو بزنی وای وای وایچقدر گریه کنیم ما !!!!!! چقدر درد داره مگه نه امیرعلی خمیرک مامان ؟؟ کاش من به جای گل پسر واکسن می زدم نمی شه ؟؟؟؟؟
اون پنگوئن بیچاره رو هم زیر پات له نکن گناه داره با کلی امید و آرزو اومده با شما بازی کنه یه کم بهش محل بده تحویلش بگیر گل پسر قلدر خان
راستی پسرک الان خیلی وقته که بیرون نرفتیم و همش به خاطر جنابعالی و هوای بس عالی بیرون در خانه نشسته ایم دلمون ترکید چیکار کنیم می گی شما ؟؟؟؟؟ شما که شیطونیات رو می کنی و حوصلتم سر جاشه مامان رو بگو چیکار کنه !!