امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 7 روز سن داره

امیرعلی خان محمودی

کودک پانزده ماه و عصب کشی

پسر گلم عشق مامان زندگی مامان چرا اینجوری شد؟؟ همش خودم رو مقصر می دونم انقدر حالم بده که این مطالب رو دارم به زور می نویسم. دیروز که با هم رفتیم دندون پزشکی اصلا فکرشم نمی کردم اینارو بهم بگه فقط برده بودمت که راهنمائیم کنه که دندونات سیاه تر از این نشه و بگه که چه جوری باید برات مسواک بزنم که از بخت بد من حرفائی زد که باعث شد هر دوتامون حدود نیم ساعت های های گریه کنیم اونم توی مطب همه داشتن به ما نگاه می کردن تو هم به گریه من داشتی آنچنان گریه می کردی که کم بود از حال بری دکتر گفت دندونات پوسیده (3تاش) و به عصب رسیده و باید عصب کشی کنیم که هر کدوم حدود 45 دقیقه طول می کشه و دو راه داره یا بیهوشی کامل و یا اینکه بی حسی مثل بزرگا ب...
11 ارديبهشت 1392

دلگرمی

سلام به همه دوستای گلم سلام به دوستای عزیزم که وجودشون بهم کلی دلگرمی و تحمل روزهای سخت رو می ده سلام به خاله مهرنوش ، مامان محمد امین جون، مامان مهراد جون و طلا جون و نی نی های نازشون مرسی از محبت بی دریغتون که خیلی منو خوشحال می کنه ایشالله نی نی هاتون و همین طور همه نی نی ها همیشه سالم و سلامت باشن چون هممون خوب می دونیم که اگه یه نی نی مریض بشه پدر و مادرا چقدر ناراحت می شن و غصه می خورن پس ایشالله هیچ پدر و مادری مریضی نی نی گولوش رو نبینه. خوب اگه از احوالات امیرعلی خان بخواید بدونید یکم بهتر شده ولی چون سرماخوردگیش شدید بود و متاسفانه توی عید دکتر خودش نبود و دکتر دیگه ای بهش سفکسیم داده بود این دارو روش اثر نکرده بود و عف...
2 ارديبهشت 1392

بازم سرماخوردگی

سلام عشقم سلام امید زندگی مامان چند وقتی هست که نتونستم به وبلاگت سری بزنم و آپ کنم آخه این روزا بازم روزای سخته از 9 فروردین تا حالا مریض شدی و هنوزم ادامه داره سرماخوردگی شدید امروزم دوباره بعد از اینکه کلی بالا آوردی و نمی تونستی راحت چیزی قورت بدی حتی فرنی رو هم بالا می آوردی بردمت پیش دکتر و گفت که هر دو گوشات ملتهب شده و دوباره کوآموکسی کلاو داد که اصلا نمی تونی بخوری و بالا می یاری ولی به هر زخمتی هست باید بدم بخوری تا زود زود خوب بشی ایشالله 10 روزه دیگه مثل روز اولت خوبه خوب شدی دیگه باید برم آخه خیلی بی قرار شدی به خاطر داروهائی که می خوری. مامان جونم زود خوب شو  بگو نی نی گولوها زیاد زیاد برات دعا کنن . ...
27 فروردين 1392

تعطیلات عید

پسرک اخمالو مامان به یمن وجود جنابعالی تعطیلات عید را در تهران و چند روزیش رو هم خونه باغ بابائی سپری کردیم. ماشالله هزار ماشالله انقدر شیطونی که هیچ جا نمی مونی و باید سریع برگردیم خونه خودمون. تنها تفریحی که داشتیم توی این تعطیلات، روزه 13 بدر بود که همگی رفتیم توی دل طبیعت و چون همراه خودمون کالسکه برده بودیم و جنابعالی کالسکه سواری می کردی بهمون خوش گذشت و شما هم اذیت نشدی و اذیت هم نکردی فقط آخرش چشمت به بقیه بچه ها افتاده بود و می خواستی مثل اونها بدو بدو کنی و توی کالسکه نمی نشستی !!! اینم علامت مخصوص حاکم بزرگ امیرعلی خانه !!! یه ریز انگشتت این شکلیه و داری اشاره می کنی و می گی اِه اِه اِه یعنی اونو می خوام سریع به من ب...
17 فروردين 1392

سال نو مبارک

پسر شیرین تر از عسلم عیدت مبارک صد سال به این سالها ، ایشالله همیشه تو و همه نی نی گولوها در کنار خانوادشون سالم و سلامت و خندون باشن و هر روزشون عید باشه پارسال این موقع دقیقا یک ماه و 25 روزت بود و الان یکسال و یکماه و 25 روزته !!! من و باباجون کلی دعا می کردیم که تو زودتر بزرگ بشی راه بری شیطونی کنی و الان می بینیم که چه زود این آرزو برآورده شد و تو یک پسر گوگولی مگولی شدی که خیلی هم آقاست. فدات بشم من ایشالله همیشه سالم و سلامت باشی و موفقیت روز به روزت رو شاهد باشیم. حالا می خوام دو تا عکس مقایسه ای از دو عید رو برات بذارم یعنی عید 91 و 92: حالا دیدی پسر گلم ماشالله هزار ماشالله چقدر بزرگ شدی ! وقتی می گم آق...
2 فروردين 1392

روزهای خوب نزدیک عید

پسرک یکی یدونه مامان روزهای آخر ماه اسفند همیشه جزء دوست داشتنی ترین روزاست همه مردم در حال خرید لباس و .... و وسایل سفره هفت سین هستند. حال و هوای عید به همه جا رنگ شادی و نشاط داده و این روزا هم که هوا اینقدر دل چسب و خوب شده که همش با هم می ریم بیرون و از شادی مردم ما هم شاد می شیم ایشالله همیشه و برای همه عید باشه و همه جا همیشه همین قدر پر جنب و جوش و پر تحرک و شادی باشه. خوب یکم از کارهائی که توی خونه می کنی بگم تا بعدش بریم سروقت بیرون !! عاشق آدم آهنیت شدی دائم می ری پائین کمدت و دادو بیداد می کنی که اون رو برات بذارم زمین تا شما مرحمت کنید و خرابش کنی بیچاره این عروسک اگه می تونست حرف بزنه می گفت امیرعلی منو ر...
27 اسفند 1391

شاهکارهای جدید

پسرک گل مامان خیلی وقته از چیزهای تازه ای که یاد گرفتی چیزی برات ننوشتم ببخشید وقت نمی شه. ولی تازگی ها چیزای جدیدی یاد گرفتی که فقط باعث خنده ما می شه!!! قبلا که گفته بودم زبون و مو و گوش رو یاد گرفته بودی و در این چند هفته اخیر چشم و بینی رو هم یاد گرفتی و تا می گم دماغت کو ؟؟؟؟؟ اگه گفتی چی می شه؟؟ خوب این کشف جدید رو بهت تبریک می گم گویا خیلی هم خوشت اومده چون خیلی زود یاد گرفتی و عمیقاً هم به این کارت فکر می کنی و خوشحالی به کاپشن بابا هم خیلی علاقه داری و تا بابائی می یاد خونه سریع می ری سروقت کاپشنش و می کشی روی خودت یکم برات بزرگه ولی بدم نیستا مگه نه ؟؟؟؟؟ چند روز قبل هم یه برف سنگین اومد که خیلی سریع آب شد و...
19 اسفند 1391

پسمل اخمو

پسرم قندعسلم امروز فقط می خوام یه مجموعه عکس اخمالو برات بذارم همین دیگه حرفی برای گفتن ندارم !!! ******************* ****************** این عکس فشن بعد از حمام این پسرک اخمالو گرفته شده که توی حمام کلی شیطونی داد و فغان کرده و مامانش رو نصف عمر ، چرا ؟؟؟؟ اگه گفتین ؟؟؟ چون جدیداً از شستن سر بدشون اومده !!!! خدایا مدد برسان راستی دوستای امیرعلی خان وبلاگ مامان نادیا رو نگاه کردین ؟ عکس از غذاهاتون رو براش فرستادین؟ یه بار دیگه آدرس وبلاگ رو می گم تا هر چه زودتر اقدام کنید. منتظرم دوستای گلم http://nadia62.blogfa.com/   ...
15 اسفند 1391

یه گردش کوچولو

نی نی گولوی من سلام این عکست مربوط به قدیم قدیماست خواستم یه یادی از گذشته ها بکنیم الهی مامانی فدات بشه اینجا تقریبا 5 ماهت بود و تازه داشتی راهکارهای شیطونی رو یاد می گرفتی و تا به امروز که یکسال و یکماهته و کلیه شیطنت ها اعم از خرابکاری کارهای خطرناک و سایر شیرین کاریها رو یاد گرفتی آخر هفته با باباجون رفتیم خونه باغ. چی برات تعریف کنم آنقدر شیطونی کردی و آتیش سوزوندی که آخرش به این نتیجه رسیدیم که چقدر ما واقعا استراحت کردیم همش باید دنبالت می بودیم که به جائی نخوری از پله بالا نری تلفن رو خراب نکنی به خودت آسیب نزنی وای وای وای امان امان امان از دست این شیطونک به این نتیجه رسیدیم که با جنابعالی آدم مسافرت نره ...
12 اسفند 1391

مرسی از همه دوستای گلم

پسرکم پسر گل مامان که آشپزی رو به این زودی شروع کردی می خوام بگم که : امروز روز خیلی خوبیه اگه گفتی چرا؟ چون بعد از متنی که دیروز تو وبلاگت نوشتم دوستای مهربونمون کلی برامون پیام های دلگرم کننده و امیدوارکننده گذاشتن که خیلی مامان نادیا رو خوشحال کرد و به خاطر داشتن این دوستای خوب به خودم می بالم. از همه دوستای نازنینم، مامان محمدامین جون ، مامان مهراد جون مامان ریحانه عسلی عمه زهره و بقیه دوستای مثبت روشن و مهربونم ممنون وجود شما به ما دلگرمی می ده دوستتون داریم  یه دنیا، یه دنیای پر از زیبائی شادی و سعادت ...
9 اسفند 1391